مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه کمبریج بررسی کرد؛ افق های جدید؛ امارات روابط خود با ایران را مجددا تنظیم می کند

امارات متحده عربی حتی در اوج تنش های سیاسی روابط خود را با ایران قطع نکرد که نشان از رویکردی متعادل در سیاست خارجی این کشور دارد.

مرکز مطالعات خاورمیانه و شمال آفریقا دانشگاه کمبریج انگلستان اخیرا مقاله ای با قلم «جواد حیران نیا» مدیر گروه خلیج فارس مرکز مطالعات خاورمیانه با عنوان «افق های جدید: امارات روابط خود با ایران را مجددا تنظیم می کند» منتشر نموده است. ترجمه متن مقاله در ادامه می آید.

«گراهام فولر»، افسر سابق سیا در کتاب خود به نام «قبله عالم» می گوید: حضور کشورهای خارجی در خلیج فارس مانع از شکل گیری «نظم طبیعی» در منطقه شده است. به گفته فولر، نظم طبیعی در خلیج فارس زمانی حاصل می شود که کشورهای منطقه یا بر توان نظامی خود برای ایجاد تعادل در مقابل یکدیگر تکیه کنند یا به جای کشورهای غیر منطقه ای، با کشورهای منطقه متحد شوند. در چنین شرایطی، دیپلماسی منطقه ای بیشتر مورد تاکید کشورهای حوزه خلیج فارس خواهد بود.

حضور طولانی مدت آمریکا در خلیج فارس و ایجاد نظم هژمونیک در منطقه طی سالیان متمادی منجر به شکل گیری روابط خصمانه کشورهای عربی از جمله امارات متحده عربی با ایران شده است. اما اکنون، با دور شدن تدریجی ایالات متحده آمریکا از هژمونی و حضور در خلیج فارس و تمرکز بر چین در اقیانوس هند و اقیانوس آرام، با تاکید بر استراتژی «موازنه از راه دور» خود، ما شاهد تحولات جدیدی هستیم که مهمترین آنها این است که کشورهای منطقه از یک سو برای همگامی با رقبای منطقه به دیپلماسی روی آورده اند و از سوی دیگر به دنبال ایجاد اتحاد برای ایجاد تعادل در برابر رقبا هستند. به عبارت دیگر، در حالی که یک سیاست مثبت از طریق دیپلماسی دنبال می شود، یک سیاست منفی در قالب اتحادهای و ائتلاف های جدید دنبال می شود.

آثار خروج آمریکا از خلیج فارس
اهمیت این موضوع در این است که رفتار کشورهای حوزه خلیج فارس عمدتاً متاثر از سیاست های بین المللی بوده است. به عبارت دیگراز منظر کلان، بین تغییرات ساختاری در نظام بین‌الملل و پویایی اتحادها در تغییر ژئوپلیتیک خلیج فارس رابطه معناداری وجود دارد. از نظر تاریخی پس از جنگ سرد، شرایط سیستم تک قطبی و قدرت بلامنازع ایالات متحده رویکردهای ائتلاف سازی متحدان و دشمنانش را شکل داد. در سال‌های اخیر با افول هژمونی آمریکا یا حداقل کاهش تمایل استراتژیک آن به تنظیم نظم در خلیج فارس، چنین عملکردی ضعیف شده و در عین حال هیچ قدرت رقیبی جایگزین آن نشده است.


با کاهش تمایل استراتژیک آمریکا به تنظیم نظم در خلیج فارس، چنین عملکردی ضعیف شده ودر عین حال، هیچ قدرت رقیبی جایگزین آن نشده است


تحت استراتژی موازنه از راه دور، منافع حیاتی ایالات متحده آمریکا بر حسب امنیت، رفاه اقتصادی و ارزش های اصلی آن و متحدان اصلی آن در اروپا، بخش هایی از آسیا، خاورمیانه و خلیج فارس تعریف می شود. بر این اساس، ایالات متحده بخش بزرگی از نیروهای نظامی خود را از درگیری دور نگه می دارد و تنها زمانی مداخله به عنوان آخرین راه حل انجام می شود که راه دیگری برای حفظ منافع حیاتی وجود نداشته باشد.

علاوه بر این، منافع منطقه ای ایالات متحده آمریکا تغییر کرده است. سند بررسی وضعیت جهانی ایالات متحده آمریکا بر کاهش حضور نظامی این کشور در خاورمیانه به نفع افزایش حضور نظامی آن در اقیانوس هند و اقیانوس آرام تأکید می کند. در عین حال، بعید است که چین جای آمریکا را در خلیج فارس و خاورمیانه بگیرد. استراتژی چین به جای اینکه مبتنی بر امنیت باشد، مبتنی بر اقتصاد است.

ورود قدرت های منطقه ای
در چنین شرایطی، قدرت های منطقه ای جایگاه ویژه ای در شکل دادن به نظم منطقه خلیج فارس پیدا کرده اند. محدودیت در قدرت ساختاری و فقدان ظرفیت اعمال نظم هژمونیک توسط هر یک از بازیگران منطقه، آنها را به عضوگیری و تشکیل اتحادهای منطقه ای برای گسترش نفوذ و شکل دادن به مسیر تعاملات خلیج فارس سوق داده است.

در دوره پس از بهار عربی ۲۰۱۱، در حالی که مراکز سنتی قدرت در خاورمیانه عربی مانند مصر، سوریه و عراق به کانون درگیری های منطقه ای تبدیل شده اند، سیاست منطقه در بسیاری از موارد تحت تأثیرعربستان سعودی و قدرت های غیر عرب قرار گرفته است؛ مانند ایران، ترکیه و اسرائیل. علاوه بر این، در حالی که عربستان سعودی و اسرائیل به دنبال حفظ وضعیت موجود هستند، ایران و ترکیه با درک نقش ملی خود به عنوان قدرت های ضد هژمونیک، منابع قدرت خود را برای تضعیف سلسله مراتب و نظم منطقه بسیج کرده اند. با خروج نیروهای ایالات متحده آمریکا از منطقه، کشورهای منطقه مجبور به توسل به دیپلماسی هستند. از زمان انتخاب «جو بایدن» به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، شاهد افزایش چشمگیر فعالیت دیپلماتیک در میان بازیگران منطقه ای بوده ایم. نکته مهم این است که چنین فعالیت های دیپلماتیکی به ابتکار دولت های منطقه رخ می دهد.

تنظیم مجدد: امارات متحده عربی روابط نزدیکتر با ایران و سوریه برقرار می کند
کشورهایی مانند امارات به دنبال بهبود روابط با ایران هستند. این مهم تغییری قابل توجه در سیاست خارجی امارات نسبت به همسایه خود است که به نظر می رسد با اتخاذ رویکردی عمل گرایانه تر به خاطر منافع امنیتی و اقتصادی هدایت می شود. امارات حتی در اوج تنش های سیاسی نیز روابط خود را با ایران قطع نکرد که نشان از رویکردی متعادل دارد. پس از حمله سال ۲۰۱۶ به سفارت عربستان در تهران، امارات متحده عربی به شرکای خود در شورای همکاری خلیج فارس پیوست و ایران را محکوم کرد، اما از بستن سفارت خود در تهران خودداری کرد.

امارات حتی در اوج تنش های سیاسی نیز روابط خود را با ایران قطع نکرد که نشان از رویکردی متعادل در سیاست خارجی این کشور دارد


ابوظبی می داند که راه بهبود روابط با سوریه از ایران می گذرد. در تلاش برای بهبود روابط با سوریه و ایران، طحنون بن زاید آل نهیان، مشاور امنیت ملی امارات از ایران بازدید کرد و با مقامات امنیتی و دولتی در تهران دیدار کرد. سفر او همزمان با سفر فیصل مقداد، وزیر امور خارجه سوریه به ایران بود که نشان دهنده تمایل شدید امارات برای یافتن ابزارهای غیرمستقیم برای بهبود روابط خود با دمشق است.

«محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان همزمان با سفری دیپلماتیک به عمان، تفاوت در اولویت های عربستان سعودی را برجسته کرد. با کاهش اتحاد عربستان با امارات، شریک اصلی آن در جنگ یمن، سلطان نشین عمان اکنون به اولویت بالاتری برای ریاض تبدیل شده است. سفر هیثم بن طارق سلطان عمان به عربستان سعودی که اولین سفر سلطان عمان به عربستان سعودی در یک دهه اخیر بود و امضای قراردادهای تجاری در این زمینه قابل توجه است.

لازم به ذکر است که مداخلات امارات در درگیری‌های یمن و لیبی آسیب‌های مالی، دیپلماتیک و اعتباری به این کشور وارد کرده است. این آسیب با بیماری همه‌گیر کووید-۱۹ که به شدت به اقتصاد امارات متحده عربی ضربه زده است، همراه شده است. بهبود روابط با ایران و سوریه می تواند از نظر اقتصادی به این کشور کمک کند. علاوه بر اینکه ایران بیشتر کالاهای خود را از طریق امارات وارد می کند، همکاری اقتصادی دو کشور در زمینه کریدورهای بین المللی نیز می تواند برای هر دو کشور مفید باشد.

هشداری در روابط جدید؟ پیوندهای مستمر امارات متحده عربی با ایالات متحده آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی
لازم به ذکر است که روابط اقتصادی و تجاری امارات با ایران نیز با حساسیت های آمریکا و اسرائیل همراه است. با وجود توافق سه جانبه امارات، ایران و ترکیه برای ایجاد کریدور زمینی بین سه کشور، به نظر می رسد امارات متحده عربی تحت فشار ایالات متحده تسلیم شده و به جای آن می خواهد از طریق عراق ارتباط زمینی با ترکیه برقرار کند. یکی از دلایل این امر رقابت اقتصادی امارات و عربستان با نزدیک شدن به پایان دوران نفت در خلیج فارس است. تفاوت در تصمیمات اخیر اوپک پلاس و ریاض در مورد اقتصاد غیرنفتی نشان دهنده تشدید رقابت بین دو کشور در آینده است.

مقامات عربستان سعودی از پایان تعرفه ترجیحی برای کشورهای حوزه خلیج فارس که کالاهای خود را در مناطق آزاد خریداری می کنند، خبر دادند. امارات متحده عربی یکی از شرکای اصلی واردات پادشاهی عربستان سعودی است. این مناطق که دارای مزایای مالیاتی قابل توجهی هستند در سراسر امارات متحده عربی فراوان هستند. کالاهای اسرائیلی نیز تحت تاثیر این اقدام عربستان قرار دارند. یکی از عناصر اصلی توافق امارات با اسرائیل، تجارت است.

علاوه بر این، ساخت شهر نئوم توسط عربستان سعودی و برنامه های اصلاحات اقتصادی و اجتماعی چشم انداز ۲۰۳۰ ولیعهد محمد بن سلمان، ممکن است رقابت بین عربستان سعودی و امارات در منطقه را تشدید کند و به طور بالقوه رقابت را فراتر از حوزه اقتصادی به عرصه سیاسی سوق می دهد.

سیاست جدید امارات مستلزم ایجاد پل‌های ارتباطی، گسترش تلاش‌های دیپلماتیک و میانجی‌گری و پرهیز از درگیری است


سفر طحنون به ایران تنها نشانه دیگری است مبنی بر اینکه امارات تصمیم گرفته است دهه سوم این هزاره را با اتخاذ سیاست «تنش صفر» در قبال رقبا و دشمنان منطقه ای خود: ایران، ترکیه و قطر آغاز کند.

سیاست جدید مستلزم ایجاد پل‌های ارتباطی، گسترش تلاش‌های دیپلماتیک و میانجی‌گری، و اجتناب از تمامی تقابل‌هایی است که ممکن است مانع تلاش ابوظبی برای تقویت اقتصاد ملی کشور در دوران پس از کووید شود.

باید گفت اکنون موضوع امنیت برای امارات و عربستان سعودی بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. خروج بایدن از افغانستان و خروج نیروهای رزمی آمریکا از عراق از اول ژانویه ۲۰۲۲، نگرانی های دو کشور را برانگیخته است. بنابراین امارات مذاکرات امنیتی با ایران را که چندین سال غیر فعال بود، از سر گرفت.

با وجود پیوستن امارات متحده عربی به عربستان سعودی برای مداخله در یمن، ابوظبی تاکنون علاقه چندانی به مبارزه با حوثی ها، متحدان ایران در صنعا که بر شمال یمن تسلط دارند، نشان نداده است. امارات می خواهد به ایران اطمینان دهد که روابطش با اسرائیل علیه ایران نیست.

علیرغم شتاب چشمگیر نزدیکی میان امارات متحده عربی و اسرائیل، دولت امارات می گوید روابط این کشور با دولت یهود ماهیتی تجاری و فرهنگی دارد. اگرچه ممکن است به نظر برسد که ایران تمایلی به انطباق با عادی سازی روابط امارات و اسرائیل ندارد، اما تهران کاملاً آگاه است که این توافق شامل یک سیاست با حاصل جمع صفر برای ایران و امارات نیست. سیاستگذاران ایرانی متوجه شده‌اند که عادی‌سازی امارات و اسرائیل نباید برای روابط تهران با امارات مضر تلقی شود، همانطور که گفت‌وگوی ایران با امارات بر دستاوردهای استراتژیک ابوظبی با تل‌آویو تأثیری نمی‌گذارد.

در صورت موفقیت مذاکرات هسته ای ایران، امارات قصد دارد روابط تجاری خود را با ایران در نتیجه لغو تحریم ها گسترش دهد. از آنجایی که بیشتر ثروت دبی ناشی از فعالیت به عنوان یک مرکز تجاری و مالی در منطقه است، امارات متحده عربی امیدوار است تجارت قانونی با ایران را بازگشایی کند. در مقابل، شکست مذاکرات وین به اقتصاد امارات نیز آسیب می رساند. از آنجایی که امارات نمی خواهد هدف حملات نامتقارن ایران قرار گیرد، بدون توجه به نتیجه مذاکرات برجام، سفر شیخ طحنون به ایران نشان دهنده رویه عادی امارات در باز نگه داشتن خطوط ارتباطی خود با همه بازیگران مهم خلیج فارس است.

نتیجه
روابط ایران و امارات بر اساس نیازهای امنیتی و اقتصادی متقابل در حال بهبود و گسترش است و احتمالاً بدون توجه به نتیجه مذاکرات هسته‌ای این روابط ادامه خواهد یافت. این بهبود روابط نتیجه استراتژی جدید تعادل برون مرزی ایالات متحده آمریکا در منطقه است که کشورهای منطقه را به سمت پیگیری ابتکارات دیپلماتیک خود سوق داده است.

امارات متحده عربی برای توسعه روابط دیپلماتیک منطقه ای دو دلیل دارد: از منظر منطقه ای، سیاست های امارات پس از بهار عربی و مداخله آن در کشورهایی مانند سوریه، یمن و لیبی هزینه های گزافی را برای این کشور به همراه داشته است.

از منظر داخلی، امارات متحده عربی نیازهای اقتصادی قابل توجه و رو به رشدی دارد که به ویژه با رقابت آن با عربستان سعودی بر سر گذار تدریجی به اقتصاد پس از نفت نشان داده می شود.

این بدان معناست که امارات بر خلاف سیاست‌های سال‌های گذشته تلاش‌هایی برای کاهش تنش با بازیگران منطقه‌ای مانند ایران، ترکیه و قطر انجام می‌دهد. این امر به نفع کشورهایی مانند ایران نیز هست: ایران با بهبود روابط با امارات می‌تواند راهی برای خروج از شرایط سخت اقتصادی پیدا کند و از پتانسیل امارات برای بهبود روابط تجاری و رفاه کلی کشور استفاده کند.