6 عادت آدم های موفق برای عملکرد بالا / چه چیزی افراد پر کار را از دیگران متمایز می کند؟

رییس اتاق ایران و امارات 28 دی 1399 1422 بازدید

افراد موفق به خوبی می دانند که عادتهایی که دنبال می کنند اساس موفقیت آنها است. با تمرین منظم برخی از عادتها، افراد می توانند به اهداف خود برسند و به آرزوهای خود برسند. از آنجا که بسیاری از افراد از توانایی برنامه ریزی برخوردار نیستند و حتی اگر قادر به تنظیم برنامه باشند نیز به آن پایبند نیستند، كه درعملكرد و بهره وری آنها تأثیر می گذارد لذا ضروری است كه آنها به شیوه زندگی كیفیت های عالی نگاه كنند، همان کاری كه نویسنده برندون بورچارد در كتاب خود به نام «عادتهای با کارایی بالا» به آنها اشاره کرده است.

بورچارد در کتاب خود خلاصه ای از مطالعه انجام شده بر روی هزاران انسان موفق از سراسر جهان را ارائه می دهد. از طریق این مطالعه بورچارد به شش عادت موثر دست یافت که برای دستیابی مداوم فرد به اهداف و موفقیت ضروری است.

6 عادت عملکرد بالا

1- تلاش برای شفافیت: این بدان معناست که فرد اهداف و مهارت های لازم برای توسعه خود را مشخص می کند و بورچارد تأکید می کند که راه در مقابل مردم روشن نیست بلکه باید تلاش کنند تا به نقطه ای برسند که ویژگی های جاده در مقابل آنها مشخص شود و این اتفاق از طریق سئوالات مداوم  از خود شخص رخ می دهد. این سئوالات  به او کمک می کند دیدگاه خود را در زندگی بهبود بخشد.

بورچارد با اشاره به اینکه داشتن برنامه ای واضح به اندازه داشتن انگیزه یا قدرت اراده مهم است،می افزاید: یک برنامه روشن به فرد کمک می کند تا به مواردی که باعث حواس پرتی وی شده اند، توجه کند و وی را به سمت کار سوق می دهد حتی در آن روزهایی که احساس تنبلی یا فرسودگی شغلی می کند.

برای شخص مهم است که از خود سوالاتی مانند "من کیستم؟" ، "نقاط قوت و ضعف من چیست؟" ، "ارزشمندترین چیز زندگی برای من چیست؟" ، "آرزوهای آینده من چیست؟" ، "اهداف من چیست؟"،" چه چیزی باید  محقق شود تا به این آرزوها برسیم؟ "،" چه توصیفی در مورد شخصی که در آینده می خواهم باشم اعمال می شود؟ " بپرسد.

2- انرژی مثبت را ارتقا دهید: افراد در طول روز مجموعه ای از تحولات را تجربه می کنند، به عنوان مثال بیدار شدن از خواب و آماده شدن برای شروع روز نشان دهنده تغییر وضعیت از حالت خواب به حالت فعالیت است و هنگامی که شخصی  برای رفتن به محل کارسوار ماشین خود می شود و وارد دفتر کار خود می شود، او از بودن با خودش به بودن با دیگران تغییر وضعیت می دهد و این مهم است این که فرد تا حد ممکن سعی کند انرژی مثبت را در شرایط مختلف را حفظ کند.

روش های زیادی برای افزایش انرژی مثبت فرد وجود دارد، از جمله تمرین مدیتیشن، اختصاص زمان برای استراحت بین کارها، تمرین پیاده روی و ورزش. فرد می تواند یکی از این روش ها را برای افزایش انرژی مثبت در داخل انتخاب کند که باعث افزایش نشاط و فعالیت وی می شود و این منجر به افزایش بهره وری و بهبود عملکرد وی می شود.

3- تعریف نیاز که رضایت را ضروری می کند: بورچارد خاطرنشان می کند که یک شخص بدون احساس نیاز به تعالی نمی تواند فوق العاده و منحصر به فرد شود و این احساس است که اشتیاق او را برمی انگیزد و عملکرد عالی را برای او به یک ضرورت فوری تبدیل می کند و نه یک گزینه و بنابراین او از آرزوها راضی نیست، بلکه تلاش می کند تا به عملکرد بالا برسد.

بورچارد به افراد توصیه می کند اهدافی را تعیین کنند که با آرزوهای آینده آنها سازگار باشد هرچه افراد اهداف بیشتری را تعیین کنند که به آنها در رسیدن به آرزوهایشان کمک کند، انگیزه آنها بیشتر می شود و در کار خود بهترین تلاش را می کنند.

Burchardهمچنین خاطرنشان می کند که تحقیقاتی که طی دهه ها با مشارکت بیش از 40،000 نفر انجام شده است، نشان داده افرادی که اهداف چالش برانگیز و مشخصی را تعیین می کنند، از افرادی که اهداف مبهم و غیر آشکار را تعیین می کنند، پیشی می گیرند.همچنین برای شخص مهم است که به طور مداوم عملکرد خود و میزان دستیابی به اهداف مورد نظر را کنترل کند.

4- افزایش بهره وری: این کار از طریق تعیین مهمترین اهداف برای دستیابی به موفقیت توسط فرد و هدایت تمام انرژی و تلاش خود برای دستیابی به این اهداف انجام می شود و علاوه بر این وی باید تمام عوامل حواس پرتی را که وی را از اهداف مهم خود دور می کند، کنار گذاشته و از آنها اجتناب کند. وقتی فردی برای مدت طولانی روی یک کار تمرکز می کند، عملکرد بهتری دارد و کارها را با کارآیی بیشتری انجام می دهد.

5- رشد مهارتهای اقناع و نفوذ: وقتی شخصی بتواند دیگران را متقاعد کند و بر آنها تأثیر بگذارد، علاوه بر اقناع دیگران در عقاید خود و دستیابی به فروش بیشتر، می تواند از اختلافاتی که ممکن است با همکاران ایجاد شود، جلوگیری می کند.

بورچارد خاطرنشان می کند: یكی از دلایلی كه مردم قادر به رشد مهارتهای اقناعی و نفوذی نیستند این است كه آنها آنچه را كه می خواهند مستقیماً از دیگران طلب نمی کنند و این می تواند به دلیل ترس از رد درخواست آنها باشد. بورچارد استدلال می کند که اگر شخص از آنها چیزی نپرسد، نمی تواند میزان تأثیر خود بر دیگران را بداند.

6- شجاعت نشان دهید: بسیاری بر این باورند که شجاعت یک فضیلت انسانی است که برخی از آن برخوردار هستند اما برخی دیگر نه، اما این درست نیست.

بورچارد تأیید می کند که شجاعت مانند مهارتی است که هر کسی می تواند آن را یاد بگیرد وهرشخصی باید با پرسیدن این سوال از خود، چیزهایی را که می تواند انجام دهد تا از دیدگاه خود شجاع باشد، شناسایی کند. به عنوان مثال من به عنوان یک فرد موفق در آیند  چه كار شجاعانه ای  را توصیه می كنم تا شخصیت فعلی را  برای زندگی خود تغییر دهم؟